میراث ژنرال ها .....

متن حاضر چکیده ای از نوشته آرمن نرسسیان در روزنامه ایران میباشد برای دسترسی به اصل مقاله میتوانید روی تصویر کلیک کنید .

«در دسامبر ،۱۹۹۲ یک قاضى پاراگوئه اى براى کسب اطلاعات درباره یک زندانى سابق سیاسى به مرکز پلیس در حوالى پایتخت رفت. آنچه این قاضى در میان اسناد و مدارک این مرکز یافت، بسیارى را شگفت زده کرد. این اسناد و مدارک مربوط به دوران حکومت نظامیان بودند و به سرنوشت صدها و یا شاید هزاران شهروند آمریکاى لاتین اشاره مى کرد که توسط سرویس امنیتى این کشورها، ربوده شده، شکنجه و یا به قتل رسیده بودند.»
 هزاران نفر از مردم کشورهاى تحت سلطه نظامیان طى سال هاى استبداد مفقود شدند و دیگر، کسى از آنها خبردار نشد. نظامیان مانع از شکل گیرى اتحادیه ها و احزاب سیاسى شدند و ارتش طى این سال ها، ساختار نهادهاى مدنى را کاملاً در هم شکست و تنها در سال هاى ۱۹۸۰ بود که جامعه مدنى، مانند پازلى مجدداً شکل گرفت. در مسائل اقتصادى هم کشورهاى داراى حکومت نظامى با مشکلات متعددى روبه رو بودند.
عملیات کوندور (Condor)
عملیات کوندور در تاریخ جنایات علیه بشریت جایگاه ویژه اى دارد و هنوز تبعات و آثار آن احساس مى شود. این عملیات توسط سرویس مخفى کشورهاى آرژانتین، بولیوى، شیلى، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه در اواسط سالهاى ۱۹۷۰ صورت گرفت. دولتهاى راست گراى این کشورها موافقت کردند که تیمهایى را به کشورهاى خودو فرانسه، پرتغال و آمریکا اعزام کنند تا مخالفان سیاسى خود را شناسایى و ترور نمایند. آنها همچنین تصمیم گرفتند تا به تبادل تکنیک هاى شکنجه بپردازند که از آن جمله مى توان به پخش صداى شکنجه قربانى نزد خانواده او اشاره کرد.
عملیات کوندور با موافقت ضمنى آمریکا از ترس انقلاب مارکسیستى در منطقه صورت گرفت…
..
«سایه دیکتاتور»
«این مطمئناً آخرین بارى است که من با شما سخن مى گویم. این رادیو خاموش خواهد شد و صداى من دیگر به گوش شما نمى رسد، اما مهم نیست، چون شما همیشه آن را خواهید شنید. من همیشه با شما خواهم بود. من به شیلى و سرنوشت آن ایمان دارم.»
این آخرین جملاتى بودندکه
«سالوادور آلنده» رئیس جمهورى چپ گراى شیلى خطاب به مردم کشورش گفت، چرا که در یازدهم سپتامبر ،۱۹۷۳ حکومت وحشت در شیلى مستقر شد. آلنده جایگاه یگانه اى در تاریخ دارد. او اولین رئیس جمهورى مارکسیستى در جهان بود که در انتخابات و با رأى مردم به این سمت دست یافت و البته ریاست جمهورى وى براى رهبران جهان غرب به خصوص آمریکا که در میانه جنگ سرد بودند، پیام مثبتى دربرنداشت. آنها که نتوانسته بودند کمونیسم را در ویتنام ریشه کن کنند و هنوز از کوبا و بحران هاى موشکى مى ترسیدند، عزم خود را جزم کردند تا از شکل گیرى یک حکومت چپ گراى دیگر در آمریکاى لاتین جلوگیرى کنند؛ حکومتى که مى توانست تأثیرى سترگ در حیاط خلوت آمریکا داشته باشد.
از همین رو، برنامه ریزى و پول آمریکا به زیان دولت آلنده وارد عمل شد. پس از ناکامى سازمان سیا در ترور آلنده، بحران سازى براى دولت وى در دستور کار قرار گرفت.
.. با کودتاى نظامى علیه دولت آلنده، ژنرال اگوستو پینوشه به قدرت رسید و ۱۷سال بر این کشور حکومت کرد که میراث حکومت وى، قتل هزاران مخالف چپ گرا و نیز هزاران نفر شهروند مفقودشده بود که امروز هنوز کسى از آنها خبرى ندارد. پینوشه، امروز کهنسال و مریض احوال است و طرفدارانش خواهان عدم محاکمه و تعقیب وى هستند، اما وى کماکان مسؤول فجایعى است که در دوران حکومت خود به بار آورده است و شاید تنها تسلى براى بازماندگان سالهاى وحشت، این باشد که پینوشه مخوف را که امروز دیگر تنها سایه اى از آن «ابهت» را با خود حمل مى کند، پشت میز محاکمه ببینند.

 

http://www.iran-newspaper.com/1384/840220/html/diplomatic.htm