روز پدر

و من النّاس من یشری نفسه ابتغإ مرضات الله والله رؤف با لعباد. ( بقره ۲۰۷ )

روز میلاد قهرمان عدالت و صبر و قربانی جهل و تعصب علی ( ع ) و روز پدر است.
پدرم سالهاست که رفته است . امروز را به یاد او خانه را معطرو آذین می کنیم، شمعی را به یاد شمع وجودش می افروزیم ، میدانیم که حضور دارد یادش را گرامی می داریم...
و علی صدای رسای عدالت!!
عفو و بخشش زکات پیروزی است .
گفت:" دستم خالی است.چیزی ندارم به غیر از شمشیر و شتر و یک زره ."
پدر عروس گفت: "شمشیرت را برای جنگ می خواهی ، شتر را هم برای ابکشی و مسافرت می ماند زره."
زره را فروخت چهر صد درهم. یک دست لباس کتانی ، یک پوست گوسفند دباغی نشده ...... شدند مهریه فاطمه. همه چیزش را داد برای همسرش.
رفته بود مداین. دهقان ها و کشاورزها که فهمیدند آمدند استقبالش، جلوی اسب می دویدند.
پرسید: "این چه کاری است که می کنید؟" گفتند:"ما به بزرگان خودمان این گونه احترام می کنیم."
گفت:" اینگونه فقط خودتان را تحقیر می کنید،به کسی هم سودی نمی رسانید . شما انسان هستید و آزاد .من هم مثل شما ، این کار را نکنید.
این روزها بسیار کسان از علی و حکومت علی می گویند. به راستی اگر امروز او بود بدینگونه رفتار می کرد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد