دهم بهمنماه؛ «جشن سده»
روز مهر، شانزدهمین روز از ماه بهمن باستانی، به روایت تقویم زرتشتیان و دهم بهمنماه خورشیدی «جشن سده» است.
سده از واژه «ست» در زبان پهلوی آمده و معنای آن صد است. از نظر نجومی (طبیعی) نیاکان ما در روزگاران بسیار کهن، سال را به دو پاره (فصل) تقسیم میکردند. تابستان که هفت ماه به درازا میکشید و از نخستین روز فروردینماه آغاز میشد و آخرین روز مهرماه پایان مییافت. زمستان نیز از آغاز آبانماه شروع میشد و تا پایان اسفندماه بهطول میانجامید و سده هنگامی است که صد روز و شب (٥٠ روز و ٥٠ شب ) به عید نوروز و اول تابستان مانده است...
روی رایانه نفتی منزل یه برنامه RSS خوان نصب شده که سرخط اخبار بعضی سایت ها رو میگیره . امشب که نیم نگاهی به این سرخط ها انداختم در لابه لای تیترهایی که پر است از هیاهوی قداره بندانی که از چهار گوشه جهان برای بشریت ویکدیگرشاخ وشانه می کشند چشمم به این تیتر خورد : پیکر «م ـ آزاد» در تهران تشییع شد ، دنباله خبر را که می خوانی .. پنجشنبه اى که گذشت محمود مشرف تهرانى شاعر بلند آوازه ایران(م.آزاد) و یکى دیگر از آخرین بازماندگان شعر نیمایى به علت پیشرفت بیمارى سرطان روده، در تهران زندگى دیگرى را شروع کرد.
م.آزاد یکى از شاعران پس از نیما بود که در شعرهایش رگه هایى از شعر نیمایى جریان داشت. آذرماه سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد، در دانشگاه ادبیات خواند و سرایش شعر را از دهه ۳۰ آغاز کرد؛ اما در دهه ۴۰ خوش درخشید. برخلاف این ذهنیت که او را بیش تر عاشقانه سرا مى دانند، بیشتر شعرهایش داراى مضمون هاى اجتماعى پنهان، عصیان، اندوه و مبارزه اند. در اینجا اما قصد مرثیه سرایى براى آن شاعر بزرگ را ندارم، اما می خواهم بگویم او برای من وبسیاری دیگر شاعری اجتماعی ، عصیانگر ، مبارز ومهمتر از همه نگهدار حرمت قلم بود که این همه مخصوصا آخری در زمانه ای که شعر فروشان روزگار من وتو ....خیلی هم ساده نیست چرا که ...غم نان اگر بگذارد .سروده های فراوانی از او بجا مانده سرودهء در کوچه سار شب او را سالها پیش استاد شجریان اجرا کرده است.با طلب آمرزش و آرامش براى روح بلند م. آزاد، قسمتی از شعر « تنها انسان نیست » او را مى خوانیم :
تنها انسان گریان نیست
من دیده ام پرندگان را
من برگ و باد و باران را
گریان دیده ام
تنها انسان گریان نیست
تنها انسان نیست که می سراید
من سرودها از سنگ
نغمه ها از گیاهان شنیده ام
من خود شنیده ام سرودی از باد و برگ
تنها انسان سرود خوان نیست
تنها انسان نیست که دوست می دارد
دریا و بادبان
خورشید و کشتزاران یکسر
عاشقانند
تنها انسان تنهایی بزرگست
انسان مرگ رای
اندیشه های مرگش ویرانگر
یاد این بیت شیخ اجل افتادم :
دل زنده هرگز نگردد هلاک تن زنده کر بمیرد چه باک
نظر شما چیست؟
http://www.iran-newspaper.com/1384/841107/html/art4.htm
http://www.baztab.com/news/33853.php
به درخواست دوتن ازبازدید کنندگان وبلاگ تا اونجایی که اطلاع دارم پاسخ می دهم امیدوارم برای دیگران هم مفید باشد .مهتاب خانم نوشته : سلام اسم من نارنجه اسم وبلاگم هم همین طور اما این وبلاگ مامانمه . http://hashie.blogsky.com ........ باشه؟چقدر این قلبا خوشگلن چطوری این کار را کردی؟ . اول این که نارنج خانم طبق درخواست شما وبلاگ شما و مامان رو سر زدیم . درخواست دوم شما راجع به درج کد اون قلبهایی که وقتی قسمت نظرات وبلاگ منو کلیک میکنید پایین میریزن هم میارم نکته مهم اینکه قبل ازاینکه هر تغییری تو قالب وبلاگتون بدید حتما یه کپی از قالب وبلاگتون تو Notpad ذخیره کنید وداشته باشید حالا اینجا کلیک کنید روصفحه جدیدی که باز میشه راست کلیک کنید وگزینه View source را انتخاب کنید همه اون کدها روتو یه صفحه خالی Notpad ذخیره کنید حال در انتهای کدهای قالب وبلاگتون یک خط مونده به آخر سمت راست این نوشته کلیک کنید وکدهای ریزش قلب رو past کنید حالا این متن کامل را به جای متن قبلی کدهای قالب وبلاگتون قرار دهید . فقط یه خواهش دارم این که وقتی این همه حرفهای خوب هست تو وبلاگتون از اکس ترکوندن واین حرفها نیارید مگه خودتون ننوشتید کتابهای مارکز رو دوست دارید؟ حتما منظورتون گابریل گارسیا مارکزه که کتاب صدسال تنهایی اون معروفه، خوب راجع به رمانهای اون بنویسید ماهم میخونیم .درخواست دیگر شما هم اطاعت شد و به هیچ کس نگفتیم .
عید شما هم مبارک باشه .
یک عیدی به من بدید ..
میخوام یک موزیک در سایتم وقتی باز میشه بخونه . باید چه کنم ؟
آیا میتونم از موزیکهایی که در سیستم دارم انتخاب کنم ؟
محبت کن این موضوع رو برام توضیح بده .
ممنون کوشا
خدمت دوست عزیز نادیده ام ک کوشا هم که پرسیده اند چطورتو وبلاگشون آهنگ بذارن سلام عرض میکنم والبته با خیلی از نوشته هاتون موافق نیستم ولی شما هم گویا مث من عزیزی را دور ازخود دارید... دیگه اینکه گذاشتن آهنگ توقالب وبلاگ شما راحته اول روی لینک یکی این آهنگ ها رومی جواد معروفی خوابهای طلایی کلیک راست کنید دوم با copy shortcut آدرس آهنگ روبردارید سوم بیایید توقالب فعلی وبلاگتون اونجایی نوشته </body> کپی کنند .پاسخ دوم اینکه بطور مستقیم خیر اول باید اون آهنگ را در سروری که دایما به اینترنت وصل است قرار دهید مثل همین دو آهنگی که من قرار دادم یا از آهنگ هایی که دیگران قبلاقرار داده اند استفاده کنید برای عکس هم همینطور، اگر کسی بیشتر میخواد بدونه یه سری به این قسمت وبلاگ آرمین بزنه.ولی نکته مهم اینه که هرچه حجم آهنگ یا عکسها کمترباشه بهتره .برای یافتن آدرس آهنگ هم روی لینک اون راست کلیک کنید وبا انتخاب Properties آدرس اونو میبینید.اینم عیدی ما دیگه فرمایشی هست؟ . درضمن ... نام خیلی ها رو این عابران خوب وستم بر نمی دانند این دریغ هست اما ..
برای راحتی بیشتر کد ریزش قلب را همینجا می آورم این کد رو میتوانید در کد قالب وبلاگ خود قبل از قرار دهید:
... و اکنون، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آوردهای. اسماعیل توکیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ خانوادهات؟ علمت؟ درجهات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیت؟ زیباییات؟ و .... من چه میدانم؟ این را باید خود بدانی و خدایت. من فقط میتوانم نشانیهایش را به تو بدهم، آنچه تو را در راه ایمان ضعیف میکند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند،آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تا پیام حق را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تاویلهای مصلحتجویانه و ... به فرار میکشاند و عشق به او کور و کرت میکند و بالاخره آنچه برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل تو است! اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی، یا حالت، یا یک وضع، و یا حتی یک نقطه ضعف! تو خود آنرا هر که هست و هر چه هست باید به منی آوری و برای قربانی انتخاب کنی. چه : ذبح گوسفند بجای اسماعیل قربانی است، و ذبح گوسفند به جای گوسفند قصابی!!!
ای حاج، اکنون به کجا میروی؟ به خانه؟ به زندگی؟ دنیا؟ رفتن از حج، آنچنان که آمده بودی؟ هرگز. ای که نقش ابراهیم را در این صحنه ایفا کردی! هنرمند خوب در شخصیتی که نقش او را بازی میکند حل میشود و اگر خوب بازی کرده باشد، کار صحنه پایان میگیرد و کار او پایان نمیگیرد. هنرمندانی بودهاند که از نقشی که ایفا کردهاند دیگر بیرون نیامدهاند و بر آن مردهاند. و تو ای که نقش ابراهیم را بر عهده داشتی، نه به بازی که به عبادت، به عشق، از نقش ابراهیم به نقش خویش رجعت مکن، خانه مردم را ترک مکن و دوباره پا در گلیم خویش مکش. ای که در مقام ابراهیم ایستادهای و بر پای ابراهیم به پا خاستهای و به دست خدای ابراهیم دست بیعت دادهای، و به سرزمین ایمان و بر فرش خدا به مهمانی پا نهادهای و در گرداب عشق فرو رفتی و خود را در خلق طائف نفی کردی و در کوهستانهای حیرت و آتش به جستجوی آب تلاش کردی و آنگاه از مکه، یکسره در عرفات هبوط کردی و از آنجا، منزل به منزل به سوی خدا رجعت کردی و با ” آگاهی“ (در پرتو روشنی آفتاب عرفات)، و ”خودآگاهی“ (به روشنی پاک شعور حرام)، به جمع سلاح پرداختی، و هماهنگ زمان و همگام با جمع از مرز منی گذشتی و سرزمین عشق و ایمان را از حکومت ابلیسها رها کردی، و در پایان کار گوسفندی را ذبح کردی! ابراهیموار زندگی کن و در عصر خویش معمار کعبه ایمان باش، قوم خویش را به حرکتآر، جهت بخش، به حجخوان، به طواف آر . و تو ! ای هم پیمان با خدا، ای همگام با ابراهیم ای که از طواف میآیی و کار حج را با طواف نساء به پایان آوردهای و در جای معمار کعبه ،بانی مدینه حرم و مسجدالحرام ایستادهای و روی در روی همپیمان خویش (خدا) داری، سرزمین خویش را منطقه حرم کن، که در مسجدالحرامی، عصر خویش را زمان حرام کن ، که در زمان حرامی، و زمین را مسجدالحرام کن، که در مسجدالحرامی، که: زمین مسجد خداوند است و میبینیکه : نیست!
*دکتر علی شریعتی
Briefcase Yahoo چیست؟
این سرویس یاهو همانند بخشی از حافظه کامپیوترتان می باشدکه برروی اینترنت نصب شده و دسترسی به آن ازهر محلی امکان پذیرمیباشد .به این صورت که شما با داشتن یک اشتراک یاهو که همان داشتن ایمیل در یاهوست می توانید از این سرویس مفید ودیگر امکانات رایگان یاهو استفاده کنید.
بدین معنی که شما میتوانید تعدادی وبخشی از فایلهای کامپیوتر خودتان (تصویر/ متن / موزیک و..) را به Brifcase خودتان در Yahoo قرار دهید واز محلی که به اینترنت متصل شوید به آنها دسترسی داشته باشید.ویا تمام یا بخشی از این اسناد ذخیره شده در آن را در معرض دید عموم یا افراد خاصی به انتخاب خودتان بگذارید.
مراحل زیر را دنبال کنید
1— در صفحه اصلی Yahoo روی پیوند Briefcase Yahoo ویا بالای صفحه Yahoo سمت چپ روی تصویری که به شکل چمدان که همان علامت Briefcase است کلیک کنید.
2-همان شناسه واسم رمز خودتان را در یاهو دارید وارد نمایید و روی دکمه Login کلیک کنید .چنانچه با این شناسه اولین بار است وارد Briefcase میشوید صفحه ای مقابل شما باز میشود در پایین این صفحه حروفی به صورت مورب مبینید این حروف رادر کادر مجاورش تایپ وروی submit کلیک نمایید.
3-حالا وارد صفحه ای میشوید دراین صفحه برای اتقال وکپی نمودن فایل از کامپیوترتان روی پیوند Add در مقابل نام پوشه MyDocument کلیک نمایید .
4-پس از باز شدن صفحه با کلیک دوی دکمه Browse فایل را در کامپیوتر خود انتخاب نمایید سپس آنرا با زدن دکمه open به کادر Briefcase Yahoo منتقل کنید همانند این عمل را برای 5 فایل دیگر هم میتوانید تکرار کنید سپس روی دکمه upload کلیک نمایید تا فایلها در Briefcase بارگذاری شوند .تبزیک موفق شدید !! از این پس میتوانید به این فایلها و دیگر فایلهایی که دراین محل بارگذاری میکنید از هر منطقه ای دسترسی داشته باشید.
توجه :حداکثر فضایی که یاهو برای هر کدام اعضایش اختصاص داده است در حال حاضر 30 سی مگابایت است. امکانات دیگر Briefcase Yahoo را درفرصت بعدی خدمت شما بزرگواران عرض خواهم کرد.
همانا من بنده خاص خدایم که مراکتاب آسمانی وشرف نبوت عطا فرمود ، ومرا هرکجا باشم برای جهانیان مایه برکت
ورحمت گردانید..( قرآن کریم )
درانجیل متا چنین آمده است که عیسی با شاگردانش بالای تپه ای رفت ودر آنجا نشست وچنین تعلیم داد :
3-"خوشا به حال کسانی که فروتنند، چون از برکات سلطنت خداوندی برخوردار می شوند ."
۴- خوشبختند کسانی که ماتم زده اند چون ایشان تسلی می یابند "
6- خوشا به حال کسانی که مشتاق عدالتند ، چون اشتیاقشان برآورده می شود ." 7- خوشا به حال آنهایی که مهربان وباگذشتند ، چون از دیگران هم گذشت خواهند دید ."
8- خوشا به حال کسانی که دلشان پاک است ، چون می توانند خدا را ببینند ."
10- خوشا به حال کسانی که به خاطر خوب بودنشان آزار می بینند ، چون از برکات سلطنت خداوندی بهره مند می شوند.
امروز سالگرد تولد پیامبر صلح ،عدالت وآزادی را درحالی جشن می گیریم که در زادگاه او شاهد رنج آورترین اعمال علیه انسانیت هستیم.وهنوزهم در چهارگوشه این جهان پهناورمشتاقان عدالت یا درزندانند ویا زبان بریده نشسته به کنجی صم و بکم .
سالگرد میلاد پیامبر صلح ،عدالت وآزادی بر مشتاقان عدالت وهموطنان مسیحی مبارک .
یلدا طولانیترین شبهای سال و آغاز انقلاب شتوی است که پس از آن آفتاب از برج قوس به برج جدی تحویل میشود و روزها اندک اندک بلندتر میشود. این طولانیترین شب سال در نظر ایرانیان نحس بود. زیرا علاوه بر سرمای سخت زمستانی در این شب دیرنده، حمله اهریمن تاریکی ادامه مییافت. برای دفع نحوست، ایرانیان تا باز آمدن خورشید به دور آتش شادی میکردند و خوان میگستردند و میزد (mayazd = نذر یا ولیمه غیر مایع مانند گوشت و نان و...) نثار میکردند که بازمانده این رسم هنوز بر جای است.
ایرانیان باستان برای آنکه شب یلدا را به رغم اهریمن بدکنش به خوشی بگذرانند، آخرین بازماندههای میوههای پاییزی را جمع کرده، بر خوان مینهادند و گاه تا صبح، شبزندهداری میکردند؛ در واقع، این میزد و فدیه را نثار اورمزد میکردند. این خوان میوه، در واقع، شگون داشت و زمستان را پربرکت میکرد. مراسم شب چله که هنوز در بسیاری از نقاط ایران پابرجاست، یادگار این رسم کهن است.
یلدا، چنانکه اغلب فرهنگها آوردهاند، ماخوذ از سریانی به معنی میلاد عربی است؛ و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق میکردهاند، از اینرو، بدین نام خوانده شده است. چون ایرانیان این شب را شب تولد میترا (مهر) میدانستند، آن را با تلفظ سریانیش پذیرفتند و در واقع، یلدا با نوئل (Noël) اروپایی که در 25 دسامبر تثبیت شده، معادل است. بنابراین، نوئل اروپایی همان شب یلدا یا شب چله ایرانی است.
مراسم تولد میترا به عنوان یک روز مقدس با آیین مهری به اروپا رفت. تا آن زمان جشن تولد و تعمید مسیح روز ششم ژانویه گرفته میشد. پس از آن که مسیحیت نفوذ یافت و بسیاری از آداب و رسوم مهری در آن جذب شد، میلاد مهر _ که به اعتقاد مهرپرستان نجات دهنده بشریت در آخرالزمان خواهد بود _ به مسیح منتسب شد و با گسترش مسیحیت در شرق مجددا به ایران بازگشت و شب یلدا نامیده شد.
کرمانیها معتقد بودند که قارون به شکل هیزمشکنی شب به در خانهها میآید و هیزم به آنها میدهد که این هیزمها به شمش طلا تبدیل میشود. بنابراین تا صبح بیدار میمانند. این مراسم یادآور بابانوئل در کریسمس است و میرساند که یلدای ایرانی و کریسمس از یک مایه سرچشمه گرفته است.
1. یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، انتشارات سروش، تهران، 1375.
2. بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، تهران، 1331.
3 - تهران _ میراث خبر
متن حاضر چکیده ای از نوشته آرمن نرسسیان در روزنامه ایران میباشد برای دسترسی به اصل مقاله میتوانید روی تصویر کلیک کنید .
«در دسامبر ،۱۹۹۲ یک قاضى پاراگوئه اى براى کسب اطلاعات درباره یک زندانى سابق سیاسى به مرکز پلیس در حوالى پایتخت رفت. آنچه این قاضى در میان اسناد و مدارک این مرکز یافت، بسیارى را شگفت زده کرد. این اسناد و مدارک مربوط به دوران حکومت نظامیان بودند و به سرنوشت صدها و یا شاید هزاران شهروند آمریکاى لاتین اشاره مى کرد که توسط سرویس امنیتى این کشورها، ربوده شده، شکنجه و یا به قتل رسیده بودند.»
هزاران نفر از مردم کشورهاى تحت سلطه نظامیان طى سال هاى استبداد مفقود شدند و دیگر، کسى از آنها خبردار نشد. نظامیان مانع از شکل گیرى اتحادیه ها و احزاب سیاسى شدند و ارتش طى این سال ها، ساختار نهادهاى مدنى را کاملاً در هم شکست و تنها در سال هاى ۱۹۸۰ بود که جامعه مدنى، مانند پازلى مجدداً شکل گرفت. در مسائل اقتصادى هم کشورهاى داراى حکومت نظامى با مشکلات متعددى روبه رو بودند.
عملیات کوندور (Condor)
عملیات کوندور در تاریخ جنایات علیه بشریت جایگاه ویژه اى دارد و هنوز تبعات و آثار آن احساس مى شود. این عملیات توسط سرویس مخفى کشورهاى آرژانتین، بولیوى، شیلى، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه در اواسط سالهاى ۱۹۷۰ صورت گرفت. دولتهاى راست گراى این کشورها موافقت کردند که تیمهایى را به کشورهاى خودو فرانسه، پرتغال و آمریکا اعزام کنند تا مخالفان سیاسى خود را شناسایى و ترور نمایند. آنها همچنین تصمیم گرفتند تا به تبادل تکنیک هاى شکنجه بپردازند که از آن جمله مى توان به پخش صداى شکنجه قربانى نزد خانواده او اشاره کرد.
عملیات کوندور با موافقت ضمنى آمریکا از ترس انقلاب مارکسیستى در منطقه صورت گرفت…..
«سایه دیکتاتور»
«این مطمئناً آخرین بارى است که من با شما سخن مى گویم. این رادیو خاموش خواهد شد و صداى من دیگر به گوش شما نمى رسد، اما مهم نیست، چون شما همیشه آن را خواهید شنید. من همیشه با شما خواهم بود. من به شیلى و سرنوشت آن ایمان دارم.»
این آخرین جملاتى بودندکه «سالوادور آلنده» رئیس جمهورى چپ گراى شیلى خطاب به مردم کشورش گفت، چرا که در یازدهم سپتامبر ،۱۹۷۳ حکومت وحشت در شیلى مستقر شد. آلنده جایگاه یگانه اى در تاریخ دارد. او اولین رئیس جمهورى مارکسیستى در جهان بود که در انتخابات و با رأى مردم به این سمت دست یافت و البته ریاست جمهورى وى براى رهبران جهان غرب به خصوص آمریکا که در میانه جنگ سرد بودند، پیام مثبتى دربرنداشت. آنها که نتوانسته بودند کمونیسم را در ویتنام ریشه کن کنند و هنوز از کوبا و بحران هاى موشکى مى ترسیدند، عزم خود را جزم کردند تا از شکل گیرى یک حکومت چپ گراى دیگر در آمریکاى لاتین جلوگیرى کنند؛ حکومتى که مى توانست تأثیرى سترگ در حیاط خلوت آمریکا داشته باشد.
از همین رو، برنامه ریزى و پول آمریکا به زیان دولت آلنده وارد عمل شد. پس از ناکامى سازمان سیا در ترور آلنده، بحران سازى براى دولت وى در دستور کار قرار گرفت. .. با کودتاى نظامى علیه دولت آلنده، ژنرال اگوستو پینوشه به قدرت رسید و ۱۷سال بر این کشور حکومت کرد که میراث حکومت وى، قتل هزاران مخالف چپ گرا و نیز هزاران نفر شهروند مفقودشده بود که امروز هنوز کسى از آنها خبرى ندارد. پینوشه، امروز کهنسال و مریض احوال است و طرفدارانش خواهان عدم محاکمه و تعقیب وى هستند، اما وى کماکان مسؤول فجایعى است که در دوران حکومت خود به بار آورده است و شاید تنها تسلى براى بازماندگان سالهاى وحشت، این باشد که پینوشه مخوف را که امروز دیگر تنها سایه اى از آن «ابهت» را با خود حمل مى کند، پشت میز محاکمه ببینند.
http://www.iran-newspaper.com/1384/840220/html/diplomatic.htm